مهربانمهربان، تا این لحظه: 16 سال و 14 روز سن داره

مهربان من

تابستان داغ داغ

دخترم ما امسال تابستون همش تو خونه بودیم هنوز سفر نرفتیم چون مامان وبابا خیلی در گیر کارای دانشگاشون بودن.شما هم که حسابی مشغول کارای خودت بودی.گاهی حرفایی میزنی خیلی گنده تر ازخودت واقعا اندازه یه بچه ١٠ ساله می فهمی.البته الانه همه بچه ها این مدلی شدن وخیلی می فهمن خدا به داد ما پدر و مادرا برسه!چند روزی رفتیم خونه باباجون به شماخوش گدشت هر روز سوال میکردی مامان امروز هم ماه رمضونه؟به افطار هم خیلی علاقه داری وبا من افطار می خوری.نوش جونت.بابایی رو هم خیلی دوست داری ودلت زودی براش تنگ میشه البته بابا هم شمارو خیلی دوست داره اما سرش شلوغه.دیشب هم برای بابا تولد گرفتیم وکیک رو بردیم خونه بابا جون البته جز ما وباباجون اینا کسی نبود چون همه رف...
2 شهريور 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربان من می باشد